بارونی(فاطمه)
یکشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۷، 7:38 PM
دختر رنگ و لعابِ زندگیست هرچقدر
هم دنیایش سیاه و سفید باشد.
دختر لبخندِ خداست هرچقدر هم غم توی دلش باشد.
دختر طراوت و لطافت زندگیست حتا اگر زندگی باخشونت با او تا کند.
شاید خدا دخترها را آفرید تا معنیِ برخی واژه ها را عوض کند.
موجوداتی که ذاتا "زن"اند و منتهای زنانگی... دخترهایی که از بچگی حس میکنی مثل یک "مادر" رفتار میکنند و تا آخرِ عمر خیلی چیزها را "مردانه" تحمل میکنند و چیزی نمیگویند.
شاید نشود گفت دختر نعمت و برکت و این و آنِ زندگیست وقتی بدون دخترها زندگی خالی و بی معنی میشود.
شاید فقط باید گفت دختر خودِ زندگیست.
دخترها روزتان مبارک
شما ارزشمندترین موجودات دنیایید. مراقب گلبرگهای زیبای وجودتان باشید!

...
تعارف که نداریم جانم
جنس دختر دورو و دوشخصیتی ترین موجودِ روی زمین است.
گاهی دلش پر میزند برای یک خواب راحت میان بازوان مرد دنیایش در خانه رویاییشان
اما باید خودش را به آرزوهای پدر برساند و خانوم مستقلی شود
یک شخصیتش میخواهد عاشقی کند اما شنیده که عشق و عاشقی مانع رسیدن به اهداف میشود.
دلش میخواهد با کوتاه کردن موهایش با دلبرش ست شود اما دل مادرش چه میشود که میخواهد هرروز موهای دردانه اش را ببافد؟
دختر شیطان خانه که با جیغ های بنفش در مقابل برادر به هرچه میخواهد میرسد کنارِ پسرکی که از او دل برده آرام ترین میشود تا مبادا دل بزند.
با تمام غروری که همه از این جنس سراغ دارند کافیست به او بگویی میخواهی رهایش کنی آن لحظه مانند دختربچه چهار ساله ای که از ترس تنها در خانه ماندن گریه و التماس میکند در آغوشت اشک میریزد و خواهش میکند که نروی.
و دورویی در بعضی هایشان به گونه ای است که دفترچه خاطرات و گالری موبایل و حتی قلبشان از شما مملوست اما به هزار و یک دلیل که تا دختر نباشی درکشان نخواهی کرد لب از لب باز نمیکنند
دوگانگی از همان کودکی در رفتارشان نمایان است که ناگهان رفتار صمیمیشان با پسرهای فامیل تغییر میکند.
آنقدر دو رو هستند که در محل کار یا مهمانیها پا روی پا میاندازند و با وقار و متانت در حالی که مواظب پهنای لبهایشان به هنگام خنده میباشند و صاف و اتو کشیده روی صندلی نشسته اند شروع به صحبت های منطقی میکنند در حالی که چند ساعت پیش تر چهار زانو روی کابیت نشسته بودند وبا تاب دادن موهایشان از هدف و آرزوهای دنیای رنگارنگشان میگفتند.
دخترها دوروییشان به جایی رسیده که خواب را
بر نشستن بر بستر بیماری پدر ترجیح میدهند اما در حقیقت توان دیدن درد کشیدن قوی ترین مرد زندگیِ شان را ندارند
و یا به بهانهی کار از شنیدنِ درد و دل مادر فرار میکنند و کسی روی دیگرشان را که تحمل اشک های مادر را ندارد نمیبیند.
اگر شما روی بد دخترها را دیده اید پای دخترانگیشان نگذارید پای خصلت آدمیت بگذارید
ما برترین خلقت خداییم...
همون لبخندی که باهاش افریده شدیم...
روزمون مبارک...
بارونی(فاطمه)
پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۷، 8:42 PM
گاهی آنقدر دلتنگت میشوم
که روزها و هفته ها سراغت را نمیگیرم
میدانی؟!
دلتنگی شکلی از دیوانگیست
دیوانه ی توام
قرار نیست چیزی از دیوانگی هام بفهمی
آدمهای عاقل دلتنگیهاشان را نامه مینویسند
پیامک میدهند
زنگ میزنند
سوار قطار میشوند و راه می افتند
اما شاعرها
مینویسند
پاره میکنند
وصله میزنند
دور می اندازند
به خاطر می آورند
فراموش میکنند
و نیمه های شب خودشان را به بیخیالی میزنند
و با اعصابی خرد
حالی گرفته
و آشوبی در جان
در حالی که لبخند میزنند،میخوابند
در حالی که بیدارند
غمگینند
تنهایند
و در ذهنشان تصاویر پاره پاره را
به هم وصله میزنند

بارونی(فاطمه)
سه شنبه ۵ تیر ۱۳۹۷، 1:9 PM
قلب یک ملت شکست
اشک 80میلیون نفر جاری شد
ضربان هواداری فوتبال کُند شد
گریه های مهدی طارمی بند نیومد
بند بند وجود سردار متلاشی شد
اما ایران هنوز پابرجاست
ومردمش هنوز متحد

باید واقعا به بازی دیشب بچه ها افرین گفت چیزی کم نزاشتن...
دمتون گرم دلاوران ایرانی...
سردار تو حتی اگر گلم نزنی بازم برامون سردار می مونی...